یک عکاس دختر باید برای هر مشتری رویکردی پیدا کند تا او را دوست داشته باشد و حال و هوای ایجاد کند. و به نظر می رسد که او موفق شده است. مشتری حتی یک خراش گرفت. و بنابراین او خجالت نمی کشید، او مجبور شد کمی به او کمک کند. بله، به نظر می رسد که آنها نه تنها دیافراگم او را باز کردند، بلکه عمق میدان را نیز بررسی کردند. من "
آره، خوابیدن در هواپیما - شیک است! و با یک غریبه این یک انفجار است. به علاوه، همه شرایط برای آن مساعد بود. و او فردی ریسک پذیر است و از این چیزها خوشش می آید. دیک همسفر هم جدی بود و به سختی از شکاف او گذشت. او را مثل شیشلیک به سیخ میکشید - فکر میکنم اگر پسر سومی میآمد، این بلوند هم به او فشار خوبی میداد. پرواز موفقیت آمیز بود!
پیشخدمت برای خدمات رسانی به مشتریان برده شد و پس از کار روزانه لازم است از او برای کار خوب تشکر شود. ساقی بالاخره یک جنتلمن است. ))