دخترها به دنبال تفریح بودند، سوار ماشین. گاهی خودشان را هیجان زده می کردند. ظاهراً آنها می خواستند یک حس جدید داشته باشند، بنابراین آنها به یک پسر جوان و خوش تیپ عجیب و غریب پیشنهاد دادند. بعد از کمی متقاعد کردن و صحبت موافقت کرد و یکراست سر کار رفت. دخترها با او ارتباط برقرار کردند، به او ضربات بادکنکی دادند، در حالی که دو نفر در حال لعنت بودند، سومی زوج را نوازش کرد.
مادر شلخته دوست دارد یک خروس سخت را در الاغ قرار دهد. و پسر خوشحال است که تلاش می کند. پس از نوازش های اولیه، مانند معدنچی به قتلگاه، خود را به سوراخ مقعد او چسباند. تقدیر از الاغ خانم راضی دقیقاً روی زمین چکه کرد.